تار: پیام جهانمانی
تمبک: پژهام اخواص
نگاهی به رساله های موسیقایی کهن نشان می دهد که موسیقی کلاسیک ایرانی وارث سیستمی است که پتانسیل زیادی برای توسعه دارد. وجود فرمهای مختلف، سیستم ریتمیک غنی و پیچیده و تعداد زیادی حالتها (مقامها و شعبهها) در گذشته نشان میدهد که اجداد ما عمیقاً سیستم موسیقی خود را توسعه دادهاند و از پتانسیلهای آن بسیار استفاده کردهاند. به عنوان مثال، تنوع حالت ها آنها را قادر می ساخت تا فضاهای مودال مختلفی ایجاد کنند، به طوری که در قالبی به نام کل النغام یا تمام حالت ها را در یک قطعه قرار می دادند، یا قطعه را با اعمال تمام آهنگ های محدوده 17 آهنگی خود می ساختند. .
به نظر می رسد تلاش برای درگیر ساختن ذهن و حواس در چندین جهت برای ایجاد حس فضا و بُعد، یکی از مهم ترین راه هایی است که همه هنرها از طریق آن تأثیرگذاری خود را بیشتر می کنند. لایههای مختلف معنایی در شعر، دیدگاه در نقاشی، تنوع شخصیتها و سرنوشتهای گوناگون آنها در رمانها و درامها از جمله راههایی است که از طریق آن میتوان حس ابعاد و فضا را در هنر ایجاد کرد. در موسیقی می توان چنین حس هایی را هم در عرض و هم در طول زمان ایجاد کرد. در وهله اول از طریق کنار هم قرار دادن لایه های مختلف صدا و در مرحله دوم با تغییرات ملودیک و ریتمیک از طریق اعمال تزئینات و همچنین مدولاسیون به حقیقت می پیوندد. در موسیقی کلاسیک ایرانی، اساتید مبتکر معاصر در هر دو جنبه تجربیات موفقی داشته اند: از چندصدایی تجربی برای اولی تا توسعه تکنیک های ساز و نوآوری های غیرمنتظره ملودی برای دومی.
با این وجود، دستگاه موسیقی ایرانی هنوز از پتانسیلهایی برخوردار است که هنوز به کار نرفتهاند، مانند تعدیلهای غیرمنتظره برای ایجاد بُعدی در طول زمانی، عملی که با سیستم موسیقی ایرانی بیگانه نیست، چنانکه در رسالههای باستانی در مورد فرم کل مشهود است. النغام
بازسازی گذشته یا بازگشت به گذشته نه خواسته و نه ممکن است. این امکان وجود ندارد زیرا دانش ما از گذشته ناقص است و از آنجایی که در گذشته زندگی نمی کنیم خواسته نمی شود. با این حال، ایده های اجداد ما در مورد موسیقی و ایده های موسیقی آنها می تواند به عنوان منبع الهام برای هنرمندان معاصر باشد. پیام جهانمانی در قطعاتی با عنوان گریز و آغاز و همچنین در بخش غیر متریک خاطره، در مجموعه حاضر سعی در تلفیق مفاهیم موسیقایی گذشته و حال دارد. این قطعات از یک سو سعی می کنند با به کار بردن ارقام آهنگین ردیف به زمان حال دلبسته باقی بمانند و از سوی دیگر با مدولاسیون های سریع سعی در نزدیک شدن به مفهوم موسیقایی گذشته دارند که به احتمال زیاد حالت های موجود در کل النغام می توانستند. برای مدت طولانی بدون تغییر باقی نمانده است. حاصل این تجربه، موسیقی چند بعدی است که ذهن را در طول زمان از لایه ای به لایه دیگر به حرکت در می آورد و مخاطب را در هر لحظه درگیر حالات احساسی گوناگون می کند.
این سه قطعه در مجموعه حاضر که از روال معمول در اجرای موسیقی ایرانی پیروی نمی کنند و هر یک از قطعات آن را می توان قطعه ای مستقل دانست، بی شک آغاز یک تجربه جدید است. خود پیام جهانمانی نیز به صورت موسیقایی به این موضوع اشاره کرده است: آخرین قطعه به نام شروع به تعلیق می رسد تا حاکی از ادامه این مسیر و انتظار نتیجه ای باشد که امید است در آینده به آن برسیم.